در قسمت قبل از این یادداشت بیان شد که معمولاً یکی از مشکلات و دغدغه‌های والدین در دید و بازدیدهای نوروزی، نحوه رفتار کودکان در این مهمانی‌ها است. همچنین بیان شد که امر و نهی کردن به کودکان زیر هفت سال ممنوع است. در این قسمت از یادداشت در مورد کودکان بالای هفت سال صحبت خواهیم کرد. ویژگی این دوره سنی این است که در این دوره به تدریج شرایط امر و نهی کردن به کودک فراهم می‌شود؛ اما نکته بسیار مهم، روش امر و نهی کردن و بایدها و نبایدهای امر و نهی است که به آن خواهیم پرداخت.
 

حساب‌وکتاب امر و نهی‌هایتان را داشته باشید

هفت سال دوم زندگی زمانی است که کم‌کم می‌توان به کودکان امر و نهی کرد، این حرف درستی است اما نباید این امر و نهی‌ها بیش از حد باشد. کودک شما هفت سال ابتدایی زندگی سروری و پادشاهی کرده است، اکنون باید کم‌کم او را از این فضا خارج کنید تا به دورانِ عبد بودن وارد شود. پس سعی کنید بعد از هفت‌سالگی کم‌کم او را با امر و نهی آشنا کنید. البته نکته بسیار مهم این است که کوپن امر و نهی خود را بیجا استفاده نکنید. درست است که دوران امر و نهی است، اما فراموش نکنیم که امر و نهی بیش از حد، مشکلات جدی برای کودک به بار خواهد آورد. پس باید حواسمان باشد که در امر و نهی کردن به کودک، زیاده‌روی نکنیم. اگر کمتر امر و نهی کنیم، در این صورت احتمال عمل کردن به آن از جانب کودک بسیار بیشتر است. فراموش نکنیم که امر و نهی کردن زیاد، منجر به تضعیف جایگاه والدین خواهد شد. امر و نهی دائم والدین در عدم اعتمادبه‌نفس کودکان اثر می‌گذارد. این والدین هیچ‌گاه نتوانسته‌اند به کودکانشان اعتماد کنند و قدرت تصمیم‌گیری به آن‌ها بدهند. درصورتی‌که والدین هر چقدر به کودکانشان فرصت اشتباه و تصمیم‌گیری بدهند، آن‌ها در آینده، هم اعتمادبه‌نفس بیشتری دارند و هم راحت‌تر تصمیم می‌گیرند. اگر والدین دائم کودک را کنترل کنند، دیگر کمتر می‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند. یادمان باشد بخش اعظم شخصیت کودکان در کودکی شکل می‌گیرد. فردی که همواره در ارتباط با دیگران دچار مشکل است، از نحوه تعامل با دیگران ناراضی است، آن‌ها را پس می‌زند و حتی پس از برقراری روابط با آن‌ها، دائم با خود کلنجار می‌رود، در واقع، یک «والد» سرزنشگر و سخت‌گیر دارد که کوچک‌ترین حرکات او را زیر نظر دارد و از وی می‌خواهد همیشه کامل باشد. ازآنجاکه رابطه ایدآل هرگز وجود ندارد، وی هرگز نسبت به روابط خود احساس خوشایندی نخواهد داشت. [1]
 

کاهش امر و نهی با آموزش

یکی از علل اصلیِ امر و نهی کردن والدین، این است که در امر آموزش فرزندان کوتاهی و سهل‌انگاری می‌کنند. در واقع شما با آموزشِ کودکان بالای هفت سال، می‌توانید میزان امر و نهی کردن به آن‌ها را کاهش دهید. ازآنجایی‌که در هفت سال دوم زندگی بر خلاف هفت سال اول، فرایند آموزش شروع می‌شود، پس والدین می‌توانند از آموزشِ مناسب کودکان در این دوره سنی، به‌عنوان یک ابزار بسیار مناسب برای کاهش میزان امر و نهی استفاده کنند. یکی از اقداماتی که با انجام دادن آن می‌توان نتایج بسیار مطلوبی به دست آورد، آن است که با انجام بازی‌هایی همچون خاله بازی، آداب رفتن به دید و بازدید را به کودک آموزش دهیم. کودک به‌آسانی و به بهترین حالت ممکن می‌تواند در قالب بازی مسائل مختلف را بیاموزد. آموزش در قالب بازی سبب می‌گردد تا مثال‌های مختلف به نحو مطلوبی در ذهن وی نقش ببندد. در هنگام بازی بایستی نقش یک مهمان محترم و باادب را برای کودک اجرا نمود تا به صورت ناخودآگاه بر وی تأثیر بگذارد. همچنین بایستی در حین بازی به‌گونه‌ای به کودک بیاموزیم که کارهای ناشایست، موردپسند هیچ‌کس نخواهد بود. [2] البته در مورد روش‌های آموزش به کودکان در یادداشتی جداگانه به صورت مفصل بحث خواهیم کرد.
 

به کودک دستور صریح ندهید

اگر کودک پیوسته دستور بشنود، نباید انتظار داشت که همه آن‌ها را انجام دهد. پس در شبانه‌روز فقط چند دستور صریح به کودکتان بدهید. مثلاً هیچ‌وقت به‌طور قاطع به کودکتان نگویید که همین‌الان برو بخواب. فقط درصورتی‌که خطری کودکتان را تهدید می‌کند از دستور قاطع استفاده کنید.
 

پیشنهاد جایگزین

وقتی کودک کار پر هیجان و حرکتی را انجام می‌دهد مثلاً روی مبل می‌پرد گفتن کلمه نپر به کودک هیچ فایده‌ای ندارد. پس بهتر است به جای به‌کاربردن این کلمه یک بازی پر جنب‌وجوش را به کودک پیشنهاد کنیم، زیرا در آن لحظه کودک در حال لذت و هیجان است و به‌هیچ‌عنوان حاضر نیست که این هیجان را رها کند.

مثبت صحبت کردن با کودک

وقتی دستور می‌دهید جملات مثبت به کار ببرید. مثلاً نگویید: اسباب‌بازی را تو دهنت نکن، بگویید: اسباب‌بازی‌ات خیلی قشنگه، اون رو به من میدی؟ دیگه نبینم ...
وقتی بچه مثلاً با چاقو بازی می‌کند به او نگویید: دیگه نبینم به چاقو دست بزنی. به جای این جمله برای او توضیح دهید که چاقو وسیله‌ای برای بازی کردن نیست، یا بگویید: بیا تا با این چاقو برایت میوه پوست بگیرم. و یا هیچگاه از فعل‌های معکوس در دستور دادن استفاده نکنید. وقتی کودک کار اشتباهی انجام می‌دهد به‌هیچ‌عنوان حتی به شوخی به او نگویید: آفرین، آفرین؛ زیرا کودک دچار دوگانگی می‌شود. [3]
 

بیش از حد سخت‌گیر یا بی‌مبالات نباشید

بر اساس پژوهش‌های انجام‌شده در دانشگاه‌های ایالات‌متحده، می‌توان والدین را به سه گروه بسیار سخت‌گیر، بی‌مبالات و متعادل تقسیم کرد. به‌طور خلاصه می‌توان گفت برخی والدین سیستم استبدادی را برای تربیت فرزند خود به‌کاربرده و بدون هیچ تفکری تنها به کودک امر و نهی می‌کنند. از سوی دیگر برخی والدین کودک را به حال خود رها کرده و به او اجازه می‌دهند تا هرگونه که دوست داشت رفتار کند؛ اما باید گفت که تربیت و پرورش صحیح را گروه سوم، یعنی والدین متعادل در پیش‌گرفته‌اند. پدر و مادرهای گروه سوم از طرفی بسیار مهربان و دلسوز هستند و به درخواست‌های فرزند خود کاملاً دقت می‌کنند و از طرف دیگر به همان اندازه نظم و منطق را در تصمیم‌گیری‌های مشترک خود و فرزندان شرکت می‌دهند. وقتی‌که فرزندان در معرض تربیت والدین این گروه قرار بگیرند، به خوبی مهارت‌های تنظیم احساسات و درک اجتماعی را که برای موفقیت و پیشرفت مهم هستند می‌آموزند، [4] زیرا انگیزه و گرایش درونی انسان در تربیت دینی از اهمیت فراوانی برخوردار است. مطالعۀ احادیث و سیره عملی پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله وسلم و دیگر پیشوایان دینی نشان می‌دهد که تمام تلاش این بزرگواران در درونی کردن ارزش‌ها و مفاهیم دینی بوده است؛ باید با کودکان به‌گونه‌ای رفتار شود که با افزایش خودآگاهی، از درون گرایش به ارزش‌های دینی پیدا کنند و با جان‌ودل آموزه‌های دینی و اخلاقی را بپذیرند؛ ازاین‌رو تربیت دینی امری پیوسته و مداوم است که باید بدون هرگونه اکراه و اجبار و یا زیاده‌روی و سخت‌گیری بی‌مورد انجام پذیرد تا همیشگی و پایدار باشد. [5]
 

دید و بازدید، امر و نهی و حفظ کرامت فرزند

نکته بسیار مهم در امر و نهی کردن فرزندان در مهمانی‌ها، این است که باید مراقب کرامت و شخصیت فرزند خود باشیم. نباید امر و نهی کردن کودک با تحقیر و سرزنش او همراه باشد؛ زیرا این کار هم برای کودکان بسیار ناخوشایند است و هم از طرف دیگر کار بسیار اشتباهی است که عواقب خطرناکی را برای آن‌ها خواهد داشت. در تربیت کودکان و نوجوانان نباید از کارهای آن‌ها و آنچه انجام می‌دهند، عیب‌جویی کرد و آن‌ها را سرزنش نمود؛ به سبب اینکه ایراد گرفتن موجب می‌شود آن‌ها در توانایی و استعداد خود شک و تردید کنند و اعتمادبه‌نفس خود را از دست بدهند. باید این مسئله را عنایت داشته باشیم که اشتباهات و کوتاهی کودکان اغلب از سر ناتوانی، جهل و بی‌تجربگی آن‌ها است. در روایات، برخی از آثار سوء سرزنش، حتی درباره بزرگ‌سالان بیان شده است.

حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: الافراط فی الملامة یشبّ نیران اللجاج.
افراط در سرزنش، آتش لجاجت (سرزنش شونده) را برمی‌افروزد (و او بر کار اشتباه خود اصرار و پا فشاری می‌ورزد). [6]


پی‌نوشت:
[1] - پرتال افکار نیوز، شناسه خبر: ۶۶۳۶۸۸
[2] - پرتال نی نی بان، کد مقاله 193816
[3] - فرزند پرتال، مقاله امر و نهی
[4] - مقاله ۱۰ نکته‌ی علمی برای تربیت کودک باهوش و موفق، مجله اینترنتی دیجی کالا
[5] - مقاله تربیت فرزند بر اساس اصول و مفاهیم تربیت دینی، پرتال پژوهش های معنوی
[6] - مقاله تربیت فرزند در سیره معصومان (علیهم السلام)- پرتال پژوهه تبلیغ